a
به وب سایت مجله دفترسینمایی خوش آمدید
sasan_shadanloo

داستان زمین و هنر به روایت ایلخان؛

هنر آخرین جایگاه و پایگاه امن برای انسان‌ها است

امروزه اکثر آدم‌ها هنر را به شکل یک تفریح می‌بینند و نگاهی جدی به آن ندارند. آن اشخاص هنر را در درجه پنجم یا ششم زندگیشان قرار می‌دهند این در صورتی است که اگر همه ما جدی‌تر به هنر نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که هنر آخرین جایگاه و پایگاه امن برای انسان‌ها است.

هنر آخرین جایگاه و پایگاه امن برای انسان‌ها است. (سامان شادانلو)

به گزارش پایگاه خبری سینماآفیس؛ سامان شادانلو با نام هنری ایلخان یکی از همان انسان‌هایی است که دست بر روی پاهای خود گذاشته و به بهترین و زیباترین شکل ممکن برای نجات زمین و زندگی انسان‌ها و موجودات دیگر از دست زباله‌ها تلاش می‌کند. او که مجسمه‌سازی و نقاشی را به طور خودآموز یاد گرفته و تا به امروز در چندین نمایشگاه داخلی و خارجی شرکت کرده، مصاحبه‌ای با خبرنگار پایگاه خبری سینماآفیس داشته که شرح آن را در اینجا می‌خوانید.

– سلام. کمی از خودتان برایمان بگویید. به راستی از چه زمانی به سمت مجسمه‌سازی گرایش نشان دادید؟

*سلام.

من سامان شادانلو با نام هنری ایلخان هستم و از سن ۱۲یا ۱۳سالگی به کارهای فنی، چوب و فلز علاقه داشتم و یک‌سری کاردستی می‌ساختم.

اولین نمایشگاه من در یکی از اتاق‌های خانه مادربزرگم برگزار شد. من که آن روزها فقط ۱۲یا ۱۳سال داشتم مجسمه‌های چوبی کوچکی را به نمایش گذاشتم.
آن روزها کارخانه پدر از تهران دور بود و من نمی‌توانستم به راحتی به آنجا رفت و آمد کنم بنابراین مجسمه‌هایم را در خانه و با وسایلی که در دسترس‌ام بود، می‌ساختم.

متاسفانه خانواده‌ها و نظام آموزشی در ایران تصور می‌کنند فردی که رشته هنر را برای ادامه تحصیل انتخاب کرده و می‌کند، بچه تنبل و کم‌هوشی است اما این تصور از نظر من خیلی اشتباه است زیرا باعث می‌شود که استعدادها شکوفا نشوند و کسی نداند که در واقع چه کار و رشته‌ای را دوست دارد.

من نیز در نوجوانی فکر می‌کردم که اگر یک روزی مجسمه‌ساز بشوم، خیلی بد می‌شود.

– از چگونگی شکل‌گیری ایده تا اجرا در آثارشان برایمان بگویید.

*من بیشتر ایده‌هایم را از موسیقی یا اطرافم می‌گیرم در واقع من احساسات را با آنچه که می‌شنوم یا می‌بینم، عجین کرده و سپس نتیجه آن تلفیق را تصور می‌کنم.

آن نتیجه تصور شده با متریال موجود و مناسب ساخته و به عنوان یک اثر هنری تعریف می‌شود.

موسیقی چیز خیلی عجیبی است. من وقتی که ایده‌ای را از تلفیق احساسات‌ام با موسیقی به دست می‌آورم، اثر هنری برگرفته از آن ایده را با نوای قطعه موسیقی الهام‌بخش ارائه می‌دهم تا موسیقی زبان آثارم باشد.

– به نظر شما آموزش آکادمیک هنر در مراکز آموزشی ما به روز شده است؟

*خیر؛ به نظر من آموزش آکادمیک هنر در مراکز آموزشی ما اصلا به روز نیست.

امروزه اکثر آدم‌ها هنر را به شکل یک تفریح می‌بینند و نگاهی جدی به آن ندارند. آن اشخاص هنر را در درجه پنجم یا ششم زندگیشان قرار می‌دهند این در صورتی است که اگر همه ما جدی‌تر به هنر نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که هنر آخرین جایگاه و پایگاه امن برای انسان‌ها است. اگر هنر نبود، همه آدم‌ها اول دیوانه می‌شدند و بعد می‌مردند. این هنر است که همه را نجات می‌دهد. البته منظور من از هنر این نیست که همه بنشینند، نقاشی کنند و یا مجسمه بسازند. عرصه هنر گستره زیادی دارد و در این گستره هنرهای موسیقی و حتی آشپزی نیز دیده و تعریف می‌شوند.

 

امروزه برخی از افراد که هنرمند نیستند و دوست دارند به نوعی با هنر ارتباط بگیرند، به گالری‌ها می‌روند تا درک بهتری از هنر پیدا کنند و به نوعی هنر را به زندگی و خانه خودشان ببرند اما زمانی که پا به داخل گالری می‌گذارند، می‌ترسند که درباره آثار هنری و قیمت آنها پرس و جو کنند چون فکر می‌کنند که اگر چنین کاری را انجام بدهند، مسخره می‌شوند.

من بارها به دوستان گالری‌دار گفته‌ام فضای گالری‌ها را سنگین نکنند تا مردم بیش از پیش به طرف هنر بیایند و با آن ارتباط برقرار کنند.

– اگر اجازه بدهید کمی وارد زندگی شخصی‌تان می‌شویم. رابطه شما با حیوانات چطور است؟

*رابطه من با حیوانات خوب و عالی است.

من حیوانات را دوست می‌دارم و از بچگی تا حالا ۴، ۵سگ، گربه و غاز دارم و خیلی آنها را دوست دارم. آنها هم من را دوست دارند.

من از اینکه خارج از شهر زندگی می‌کنم، خیلی خوشحال هستم چون همیشه آرزو داشتم که خارج از شهر زندگی کنم.

– دوست دارم نظرتان را راجع به نوع‌دوستی و مهربانی بدانم.

*ما در این دنیا مهمان هستیم و معلوم نیست که این مهمانی تا چه زمانی ادامه دارد.

مهمان نباید شرایط را برای خودش و دیگران سخت کند.

آدم‌ها باید همدیگر را دوست داشته باشند و به هم کمک کنند؛ آدم‌ها باید بیشتر به اطراف خودشان نگاه و دقت کنند و با عزیزان دیگران مثل عزیزان خودشان رفتار کنند.

همه ما عزیزان کسانی هستند پس بهتر است که عزیزان همدیگر را اذیت نکنیم.
من بارها دیده‌ام که افراد در جایگاه‌های مختلف زمانی که حالشان بد است، با مراجعانشان بدرفتاری می‌کنند. آن فردی که بدرفتاری دیده، عزیز یک خانواده است و وقتی که به خانه برمی‌گردد، اعضای خانواده‌اش را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این گونه حال یک خانواده بد می‌شود ولی به مسبب حال بدشان دسترسی ندارند.

بهتر است که هر فردی که حالش بد است، لحظاتی به لاک خودش برود و مشکل‌اش را با خودش حل کند تا مسبب حال بد دیگران نشود.

این دنیا، دنیای بدی است و ما که مهمانان آن هستیم، نباید شرایط را برای همدیگر بدتر کنیم تا بتوانیم تا زمانی که در مهمانی هستیم، به خوبی کنار هم زندگی کنیم.

گردآورنده: فائزه هاجری

انتهای پیام/.

به اشتراک گذاشتن با :
امتیاز به این مقاله
تاریخ و زمان انتشار خبر : ۱۴۰۲/۱۰/۱۲ ۰۴:۲۵
شماره خبر : 94729
لینک کوتاه : https://daftarecinemaii.ir/?p=94729
بدون نظر

پیام بگذارید