نمایش انسان اسب ۵۰ ۵۰؛ مواجهه انسان با شالودهگوییهای جذاب
سینماآفیس: انسان همواره از یادآوری خاطرات ناخوشایند تاریخی اجتناب دارد و نمایش انسان اسب ۵۰۵۰ راوی یک خاطره تلخ است اما بستر مواجهه انسان با یک سری شالودهگویی جذاب را فراهم میکند.
انسان اسب ۵۰ ۵۰
سینما آفیس؛ مرتضی اسماعیل کاشی طراح و کارگردان در تازهترین اثر خودش با نگاهی به ترجمه کمالالدین شفیعی از نمایش (زیک و زاک) برتولت برشت و همکاری افرادی چون هاله مشتاقینیا، علیرضا آریا، محسن ابوالحسنپور، شهاب اشکان، شبنم اسکندری، سوگل اسفندیاری، المیرا بکر، محمدمهدی جهانآرا، افسانه چناقچی، یاسین چهرآذر، فروغ چهرهگشا، جواد حسینی، ایمان خاکباز، پریا رستگار، مهدا رضایی، پوریا رفیعبیگی نمایش انسان اسب ۵۰۵۰ را تولید و اجرا کرده است.
خلاصه داستان انسان اسب ۵۰۵۰ به این شرح است: “درهای ساختمان موزه ای که سال ها پیش اردوگاه مرگ بوده به روی زن و مردِ بازیگری باز می شود. این دو تنها بازماندگانِ آن قربانگاه هستند که از آن جا فرار کرده بودند. ارواحِ کشته شدگان که بازیگرانی بودند با فعالیت های ضدفاشیستی، فراخوانده میشوند و در جهانی وهمآلود نمایشی را که مجبور بودند زیرِ شکنجه بازی کنند تا زنده بمانند، دوباره ایفا میکنند.” این در صورتی است که انسان همواره از یادآوری خاطرات ناخوشآیند تاریخی اجتناب دارد اما مخاطبان نمایشنامه انسان اسب ۵۰۵۰چنین احساسی را ندارند چون در مواجهه اولیه با یک سری شالوده گویی جذاب مواجه میشوند که خواه ناخواه دوست دارند آنها را بشنوند چراکه به قدری بدنهای بازیگران در ابتدا، روند و انتهای نمایش فعال و بی بدیل هستند که دلتان میخواهد حرکاتشان را تا انتهای کار دنبال کنید…
استفاده درست و بجا از تعداد زیادی بازیگر که ابتدا فکر میکنید سیاهیلشکرهای نمایش هستند اما بعد متوجه میشوید دقایق طولانی به آنها خیره شدید و محو بازی تماشایی آنها هستید، یکی از نقاط قوت نمایش انسان اسب ۵۰۵۰ است.
همانطور که گفته شد، نمایش اسب انسان ۵۰۵۰ روایت اتفاقات رخ داده در یک مکان ابتدا نامعلوم و سپس معلوم یعنی زندان است. گریزهای خلاقانه کارگردان از زمانی نامعلوم به زمان حال و نشان دادن رنج زیست شده بازیگران مثال زدنی است و یکی دیگر از نقاط قوت نمایش مذکور به حساب میآید.
مرز بین کمدی و لودگی در نمایش انسان اسب ۵۰۵۰ کاملا حفظ شده است و
نیش های سیاسی و غمگینی هر چند دقیقه یک بار مخاطب را در فکر فرو میبرد که آیا واقعا این اجرا روی صحنه است ؟
صحنه نمایش با پاراوانهای شیشهای به ۵ قسمت تقسیم شده و موقعیت های مختلفی را تعریف میکند.
آنچه که به خوشمزگی نمایش با به خون آغشته شده انسان اسب ۵۰۵۰ میافزاید، تمرین، تمرین و تمرین است؛
تمرین زیاد باعث شده که بازیگران و اجراکنندگان نمایش انسان اسب ۵۰۵۰ تسلط ذهنی و فیزیکی خوبی پیدا کنند و بتوانند حرکاتشان را با ریتم موسیقی متن اثر تطبیق بدهند. موسیقی و آواز اجازه خسته شدن را به مخاطب نمیدهد.
در پایان باید گفت اگر نمایش انسان اسب ۵۰ ۵۰ تملق هم باشد، یک تملق دیدنی است.
گزارش از: عرفان رضوی