a
به وب سایت مجله دفترسینمایی خوش آمدید

سینما زاده سینما

(سینماآفیس) – «سید جواد موسوی» نویسنده، فیلمساز و مدرس سینما در یادداشتی اختصاصی برای سینماآفیس از لزوم توجه بیش از پیش نسل جدید سینماگران کشور به آموزه‌های تاریخ سینما، نوشت:

در گفتار پیشین عنوان کردیم، بهترین آموزگار سینما، تاریخ سینما است و در آموزه‌های خود خساست نداشته و سخاوتمند است. حال آنکه  تغییر شکل‌های دوره‌ای از مهمترین آموزه‌های این دبیر تاریخ است!

اما این تغییر شکل‌ها چیست؟
مثلا در دورانی که سینما استودیویی بود، هر صحنه از زوایای مختلف فیلمبرداری می‌شد و چون همه چیز در استودیو تحت کنترل بود همه با راحتی تمام روی صندلی‌هایشان  نشسته و به تولید اثر مشغول بودند.

سپس تصاویر ثبت شده برای چاپ و ظهور به لابراتورهای فیلمسازی رفته و آنگاه در اختیار تدوینگر روی میز مونتاژ سرهم می‌شد.

موج نوی سینمای فرانسه آمد و دوربین‌ها به خیابان‌ها رفت و در ایتالیا هم سینمای نئورئالیسم از استودیوها وارد زندگی در خیابان‌ها شد.

ما اما در ایران هیچوقت نظام استودیویی نداشتیم. «اسماعیل کوشان» که برخی او را پدر سینمای ایران می‌دانند، از فرنگ که بازگشت استودیو میترا فیلم و پس از آن استودیو پارس فیلم را تأسیس کرد.

اما همه تلاش‌های او به سیستم و ساختار در سینما بدل نشد.
پس موج نو در سینمای ایران نیز به تبعیت از اروپا شکل گرفت و آنقدر پیش رفت که سینمایی به نام «سینمای خیابانی» در ایران به وجود آمد.

با مرور این فیلم‌ها، از فیلم دختر لر به کارگردانی اردشیر خان ایرانی (۱۳۱۲) که اولین فیلم ناطق سینمای ایران بود، تا فیلم‌های سال پنجاه و هفت قبل از انقلاب، جز در چند مورد شاخص به فیلم‌هایی الکن و ضعیف می‌رسیم که بر پایه ی حضور چهره‌های مشهور آن دوران ساخته می‌شدند.

این شکل از الکن بودن اما پس از انقلاب نیز ادامه پیدا کرد فیلمی مثل از «فریاد تا ترور» ساخته منصور تهرانی (۱۳۵۹) که با رویکردی انقلابی ساخته شد، فیلمی ضعیف بود که فقط از دلش ترانه انقلابی «یار دبستانی من» همچنان به گوش می‌رسد و هیچکس یادش نمی‌آید که این ترانه متعلق به این فیلم بوده.

در این سال‌ها قوانینی وضع می‌شود که نظارت دولتی بر فیلم‌ها را به جایی می‌رساند که حتی دویدن زنان و بلند خندیدنشان هم ممنوع می‌شود. دفترچه قوانین عجیب آن دوران اکنون به خاطره‌ای تبدیل شده نزد سینماگران قدیمی.

آنچه بیان شد ما را به این نتیجه می‌رساند که روندی تدریجی در انهدام سینمای مستقل طی شده. چرا که ذاتی آزاد و رها دارد و همچون سینمای تجربی در هر دوره، ایده‌های نو از روایت و حتی گذر از قوانین سینمایی را برای رسیدن به دست آوردی تازه بیان می‌کند.

پرسش؛
چرا سینمای مستقل اهمیت دارد؟
چه چیزی باعث می‌شود که یک هنرجوی فیلمسازی انجمن سینمای جوان، وقتی می‌خواهد فیلمی بسازد، حاضر است از پدرش پول بگیرد تا یک سلبریتی در فیلمش بازی کند؟

پاسخ روشن است. راه ورود به سینمای حرفه‌ای اینگونه تعریف شده است. وقتی با افتخار عنوان می‌کنیم؛ فیلم ساخته‌ای، اولین چیزی که می‌پرسند این است «بازیگرانش چه کسانی هستند؟»
و اگر بازیگر مشهوری ندارید، باید خوش‌شانس باشید تا اثر دیده شود.

اهمیت سینمای مستقل در دنیا به اندازه‌ای‌ست که سالیان طولانی جشنواره‌هایی برای کشف استعدادها از طریق سینمای مستقل برگذار می‌شوند.

جشنواره ساندانس که به افتخار «رابرت ردفورد‌» که نقش ساندانس کید را در فیلم بی نهایت زیبای «بوچ کسیدی و ساندانس کید» ، ساخته جورج روی هیل(۱۹۶۹) بازی کرد به این نام معروف شده.( یک جشنواره به نام یک شخصیت سینمایی) و اینجاست که جمله مشهور «هاوارد وینچستر هاکس» کارگردان، تهیه‌کننده و فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی دوران طلایی هالیوود، مصداق پیدا می‌کند: « سینما از سینما زاده می شود».

متاسفانه ما هیچ‌گاه با دنیا همراه نشدیم و همه چیز را محصول درایت و مدیریت خویش می‌دانیم!

آیا ما جشنواره ی فیلم های مستقل داریم؟
چشم‌اندازی برای رسیدن به آن ترسیم کرده‌ایم؟
پاسخ به روشنی منفی است.

چرا که استقلال هنرمند ممکن است جامعه، دولت، سیاست تاریخ، دروغ ها و عملکرد‌ها را به چالش بکشد.

ولی مگر این به چالش کشیدن‌ها خطرناک است؟
به حقیقت خطرناک نخواهد بود و بالعکس فشار را از جامعه ملتهب برخواهد داشت.
توسعه، توازن می‌خواهد و تنها طوفان کودکان ناهمگون می‌زاید…!

انتهای پیام/

هیچ فایل صوتی برای این پست ثبت نشده است.

به اشتراک گذاشتن با :
برچسب ها
امتیاز به این مقاله
تاریخ و زمان انتشار خبر : ۱۴۰۱/۱۲/۰۸ ۰۷:۵۱
شماره خبر : 73542
لینک کوتاه : https://daftarecinemaii.ir/?p=73542

پیام بگذارید