۱۲ سالِ دوسداشتنیِ نفرتانگیز
(سینماآفیس) – «ریچارد لینکلیتر» نویسنده، کارگردان و بازیگر نامی آمریکایی ۱۲سال برای ساخت فیلم پسرانگی زحمت کشید. او پسرانگی را فیلمی برای مردم، فیلم زندگی و فیلم آمریکای در حال تغییر دانست.
فیلم «پسرانگی» محصول سال ۲۰۱۴ و به نویسندگی و کارگردانی «ریچارد لینکلیتر» است. این فیلم بهطور مداوم در یک دورهٔ دوازدهساله با فیلمبرداری از الار کولترین که از کودکی به بزرگسالی میرسید، ساخته شدهاست. فیلمبرداری این فیلم در تابستان ۲۰۰۲ شروع و تا اکتبر ۲۰۱۳ بهطول انجامید. این فیلم اولین بار در جشنواره فیلم ساندنس سال ۲۰۱۴ آمریکا اکران شد و با استقبال خیرهکننده منتقدین مواجه شد. اما نمایش رسمی فیلم به میانهٔ سال ۲۰۱۴ موکول شد.
این فیلم همچنین در بخش اصلی جشنوارهٔ ۶۴ فیلم برلین در بخش رقابتی نامزد دریافت خرس طلایی بهترین فیلم بود و در نهایت خرس نقرهای بهترین کارگردانی را برای «لینکلیتر» به ارمغان آورد و در جشنواره فیلم سیاتل نیز جایزهٔ بهترین فیلم، کارگردانی و بازیگری را بدست آورد.ریچارد لینک لیتر ابتدا نام فیلم را “دوازده سال” گذاشته بود اما وقتی در اواخر فیلمبرداری متوجه شد که فیلمی با نام دوازده سال بردگی به کارگردانی «استیو مک کویین» در حال ساخته شدن است بخاطر اشتباه نگرفتن نام فیلم تصمیم گرفت اسم آن را عوض کند و سرانجام بعد از مدتی با پیشنهاد همه اعضای گروه نام “پسرانگی” برای فیلم انتخاب شد.
پسرانگی در سال ۲۰۱۵ در شش رشته از جمله بهترین فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار شد اما آن سال ،سال درخشش فیلم بردمن بود که جوایز اصلی را بنام خود ثبت کرد و پسرانگی در نهایت موفق شد تنها جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای «پاتریشیا آرکت» را بدست آورد. نشریه بریتانیایی گاردین چندی پیش گفتگویی با کارگردان «ریچارد لینکلیتر» کارگردان فیلم پسرانگی ترتیب داده که مشروح آن را میخوانید:
«ریچارد لینکلیتر» فیلم پسرانگی را طی ۱۲ سال فیلمبرداری کرد و سن بازیگرانش را که پیرتر میشدند، به صورت مستند درآورد. با انتشار مجدد آن، کارگردان به “تجسد زمان” زیبای خود و همچنین ادامه پروژه ۲۰ ساله خود با پل مسکال فکر میکند.
سالها در فیلم پسرانگی ریچارد لینکلیتر، مانند خواب خرگوشها میگذرند. در فیلم شاهد روایت دلخراش و دشوار از بزرگ شدن و بلوغ پسر بچهای هستیم.
او میگوید: از آن زمان، ما پیرتر شدیم در حالی که فیلم به همان شکل باقی مانده است. لینکلیتر با خنده میگوید: «من سالهاست در مورد پسرانگی صحبت نکردهام، گویی برایم یاداوری یک دوست قدیمی دبیرستانی یا کسی که فرار کرده است، هست.
اکنون، پسرانگی، در قالب یک یادبود بلوری، ۹ سال پس از اکران در سینما، بازگشته است. خوب است که میبینم آن را بازگردانده و ثبت میکند، اگرچه ترجیح میدهم، تصور کنم که هنوز بیرون در جایی است، زندگی میکند، نفس میکشد و خودش را برای روی پرده بازسازی میکند. کارگردان، آن را به عنوان یک پروژه زندگی توصیف میکند، مجسمهای در زمان – که با گذشت سالها و تغییر فصول، نشان میدهد که مردم چگونه تغییر میکنند. او اعتراف میکند که عجیب است که شخصیتهای فیلمش دیگر تغییر نمیکنند.
بازیگران و عوامل فیلم هر تابستان برای چند روز فیلمبرداری دور هم جمع میشدند. برگ برنده آن، «الار کولترین»ِ جوان است که در فیلم، شخصیت او، «میسون» را در گذر زمان، از مهدکودک تا رفتن به کالج میبینیم.
«ایتن هاوک» در نقش پدر آزادهای بازی میکند که در نهایت تشکیل خانواده میدهد و آرام میگیرد.
«پاتریشیا آرکت» برای بازی در نقش اولیویا، مادر مجرد میسون، برنده اسکار، جایزه انجمن بازیگران سینما، بفتا و گلدن کلوب شد. پسرانگی فیلمی است درباره مردم. در موردِ جهانی است که ما در آن زندگی میکنیم.
لینکلیتر میگوید: من همیشه آن را فیلمی درباره بزرگ شدن و تکامل انسان توصیف میکردم. اما این یک فیلم در مورد فرزندپروری نیز هست. در مورد این است که زندگی خود را در کودکی مشخص کنید و بفهمید باید چگونه پدر و مادری بشوید. او عنوان میکند به راحتی میتوانستم عنوان فیلم را پدر و مادر بودن انتخاب کنم اما این عنوان قبلا استفاده شده بود.
طبیعتاً پسرانگی یک کارِ در حال پیشرفت بود، یک جهش ایمانی، با همکاری بازیگرانی که کنار هم جمع شده بودند، یک ایالات متحدهی در حال تغییر را در لبه قاب به تصویر میکشید. هیچ کس صد در صد یقین نداشت که این پروژه دوام بیاورد. عناصر تصادفی زیادی وجود داشت که نمیتوان با آنها مبارزه کرد. اما هر سال لینکلیتر فقط چند صحنه دیگر میگرفت و تماشا میکرد که سری فیلمهای کوتاهش به یک فیلم کامل تبدیل میشوند. به همه میگفتم: ببینید، ملاقات هر سال لذت بخش خواهد بود. اما پنج سال اول مشکل بود. همه خیلی سرشان شلوغ بود. سال دوم سختترین سال بود. پاتریشیا بچهدار شد. «آتان» مشغول بود.
اما هر سال که میگذرد با افزایش سنتان، قدرتمندتر میشوید. آزادی بیشتری بدست میآورید. زندگی بهتر میشود و فیلم هم همینطور بود. هر سال که میگذشت کمی سرگرم کنندهتر میشد.
همان طور که لینکلیتر میگوید، پسرانگی در مورد بزرگ شدن و پدر و مادر بودن است. به همین ترتیب، مسئولیت و سازش، درگیری و عشق نیز مطرح است. اما در هسته خود، در اصلِ خود، فیلمی درباره زمان است. کارگردان میخواست داستانی بسازد که در روند رسیدن به سن بلوغ، محدودیتهای برنامه فیلمبرداری معمولی را از بین ببرد. او به فلاشبک یا شبیهسازی متوسل نشد و در عوض، سالها را نشان میداد که مانند شن از میان انگشتان ما میلغزند. او میگوید که از بار احساسی هر برش بسیار آگاه بوده است. جهش بصری از میسون شش تا هفت ساله به هشت و نه سالگی او چقدر زیبا به نظر میرسید و البته چقدر هم بیوجدان.
لینکلیتر اذعان میکند که این یادبود، یک جذابیت همیشگی است. او دوست دارد به حرفه خود به عنوان یک پروژه هنری نگاه کند. مانند یک مجسمه زمان. وقتی کار تمام شد و ما تابستان بعدی فیلمبرداری نمیکردیم، عجیب بود. زمانی که دیگر تماس تلفنی برای بحث در مورد آنچه که ما انجام خواهیم داد وجود نداشت. احتمالا چهار سال طول کشید تا به آن عادت کنیم. مثل زمانی است که پدر و مادرت فوت میکنند. شما فکر می کنید: “اوه، من میخواهم به مامان زنگ بزنم و سپس فکر می کنید: اوه صبر کنید، نه، نمیتوانم. مردم این کار را برای سالها انجام میدهند قبل از اینکه از هوشیاریشان خارج شود، و پایان پسربچگی برای من هم همینطور بود. این یک تعدیل عمده بود. این حس یک باخت بود.
ریچارد لینکلیتر اکنون ۶۲ ساله است و در حال بررسی پروژه Merrily We Roll Along با همکاری «پل مسکال» در نقش یک آهنگساز در «برادوی» است. او میگوید حتما در موقع اتمام این پروژه ۸۰ساله خواهد بود.
مترجم: هانیه تجریشی
انتهای پیام/