مریم ماهور در گفتوگو با سینماآفیس:
من با سپیده گریه کردم
مردم ما به قهرمانان ارگانیک نیاز دارندسینماآفیس: مریم ماهور در جریان بازی در نمایشنامهخوانی عاشقانهای برای سرنشین اف ۴ مک دانل داگلاس با سپیده گریست.
پایگاه خبری سینماآفیس گزارش میدهد؛ عمارت نوفل لوشاتو در ۲ هفته اخیر میزبان دستاندرکاران تولید و مخاطبان نمایشنامهخوانی عاشقانهای برای سرنشین اف ۴ مک دانل داگلاس بود و بار دیگر اثبات کرد که یک اثر دفاع مقدسی و معناگرا میتواند همچنان پر مخاطب باشد.
مریم ماهور یکی از بازیگران نمایشنامهخوانی عاشقانهای برای سرنشین اف ۴ مک دانل داگلاس است.
مریم ماهور که نقش سپیده را ایفا کرده، در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری سینماآفیس چرایی و چگونگی همراهی و همکاریاش با دستاندرکاران نمایشنامهخوانی عاشقانهای برای سرنشین اف ۴ مک دانل داگلاس را چنین تشریح کرد: من با خانم فریبا طالبی سر یک کار سینمایی بودم و خانم طالبی من را به گروه نمایشنامهخوانی عاشقانهای برای سرنشین اف ۴ مک دانل داگلاس معرفی کرد.
او افزود: من که هیچ آشناییای با فضای تئاتر نداشتم و تجربه اجرا در تلویزیون و بازی در چندین سریال نمایش خانگی را داشتم، دیدم که گروه نمایشنامهخوانی عاشقانهای برای سرنشین اف ۴ مک دانل داگلاس از افراد خوب و کاربلدی تشکیل شده است و پیش خودم گفتم که میتوانم در کنار آنها تجربه خوبی داشته باشم.
ماهور بیان کرد: من متن نمایشنامه عاشقانهای برای سرنشین اف ۴ مک دانل داگلاس را دوست داشتم؛ معمولا متنهایی که به قصه شهدا و اسطورههای ما میپردازند، متنهای نخنما و کلیشهای هستند و میخواهند بگویند که این خوب و آن بد است اما متن نمایشنامه عاشقانهای برای سرنشین اف ۴ مک دانل داگلاس زندگینامه شهید عباس دوران را در ۲ فضای خیال با حضور شهید عباس دوران و همسرش و واقعیت با حضور چند جوان که با مسائل امروز جامعه دست و پنجه نرم میکنند، روایت کرده است.
مریم ماهور ادامه داد: براساس آنچه که در نمایشنامه عاشقانهای برای سرنشین اف ۴ مک دانل داگلاس آمده است، دختری به نام سحر با بازی خانم حدیثه تهرانی فرزند یک جانباز شیمیایی است و داستان را به گونهای جلو میبرد که دیگران با او همذات پنداری میکنند. سپیده با بازی من، دوست سحر است. او یک دختر یاغی و حمایتگر است که در ابتدا بر سر درمان پدر سحر با فرزاد دوست پسر سحر که کیان مقدم نقشاش را بازی کرده، جدل میکند اما بعد از شنیدن داستان زندگی و شهادت شهید عباس دوران به مرور تغییر میکند و به یک دختر غصهخور تبدیل میشود؛ در واقع سپیده در ابتدا فقط به دوستان و خودش که در یک کافه گرد هم جمع میشوند، فکر میکند و دغدغههای آنها را دارد اما پس از شنیدن داستان عباس دوران، غصه زندگی آن شهید بزرگوار را میخورد و به بزرگی او و همراهانش پی میبرد.
او گفت: سپیده خیلی شبیه شخصیت واقعی خودم است؛ من هم دختری هستم که از ۱۸ سالگی به سر کار رفتم و از دوستانم حمایت میکنم. پر رویی و یاغیگریهم در وجودم هست.
این بازیگر بیان کرد: من شخصیت سپیده را خیلی دوست دارم و به راحتی با او ارتباط برقرار کردم. سپیده، شخصیت آوانگاردی دارد و در حالی که یاغی است، مهربانی و ایثارگری را در وجودش دارد بنابراین هر بار که من نقش او را بازی میکنم، اشک ناخودآگاه از چشمهایم جاری میشود و با چالشهای مبارزان دفاع مقدس همراه میشوم.
ماهور تاکید کرد: من خیلی زیاد با سپیده گریه کردم. گاهی کارگردان کار میگفت که باید خودت را کنترل کنی و زمانی که من میخواستم خودم را کنترل کنم، مخاطبان با دیدنام گریه میکردند و اشک میریختند؛ گاهی مخاطبان نمایشنامهخوانی عاشقانهای برای سرنشین اف ۴ مک دانل داگلاس به من میگفتند زمانی که دیگر نمیخواستیم گریه کنیم، با دیدن شما اشک میریختیم.
او ادامه داد: ایفای نقش در نمایشنامهخوانی عاشقانهای برای سرنشین اف ۴ مک دانل داگلاس من را بیش از پیش با موضوع دفاع مقدس و شهدا آشنا کرد.
این بازیگر رمز موفقیت نمایشنامهخوانی عاشقانهای برای سرنشین اف ۴ مک دانل داگلاس در جذب گسترده مخاطب را نفوذ قصه دانست و گفت: افرادی که در دهههای ۷۰ و ۸۰ متولد شدهاند، با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکنند و در واقع برای ادامه حیات میجنگند. آنها تبدیل به افرادی سفت و سخت و تاثرناپذیر شدهاند که ترجیح میدهند برای دقایقی هم که شده، از واقعیتها و سختیهای زندگیشان فاصله بگیرند بنابراین زمانی که مطلع میشوند یک اثر کمدی و طنز تولید شده و اکران میشود، برای تماشای آن اثر به سینما و تئاتر میروند و کمی میخندند اما آن خندهها مسکن هستند و آرامبخش موقتی به حساب میآیند اما نمایشنامهای چون نمایشنامه عاشقانهای برای سرنشین اف ۴ مک دانل داگلاس آرامبخش موقتی نیست. این نمایشنامه با گوشت و پوست مخاطبانش عجین میشود و آنها را تحت تاثیر قرار میدهد.
ماهور بیان کرد: عباس دوران یک قهرمان ارگانیک است و مردم کشور ما به داشتن قهرمانان ارگانیک نیاز دارند.
او خبر داد که در فیلم کمدی برای یک کیف دلار به کارگردانی حمید بهرامیان و فیلم آسمان در همه جا یک رنگ به کارگردانی حمیدرضا قاسمی است، بازی کرده است.
این بازیگر بیان کرد: فیلم برای یک کیف دلار در آبان ماه اکران میشود و فیلم کوتاه آسمان در همه جا یک رنگ است، برای ارائه به جشنوارههای ملی و بینالمللی تولید شده است.
خبرنگار: نسرین خدایاری