ضدقهرمان دوست داشتنی
(سینماآفیس) – بیتردید او را میتوان از بازیگران نسل اول تئاتر معاصر با کارنامهای پربار و درخشان دانست. نهایت درایت، تمامیت احترام و شکوه غرورناک یک بانوی ایرانی در او از پس جعبه جادو هم هویدا بود.
همگی از تسلط منحصربفردش بر ادبیات فارسی گواهی میدهند. همین تسلط او بود که به زعم هوشنگ توکلی نویسنده کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر او را در بیان خاص متون تاریخی متمایز میکرد.
همین نقطه نظر ادبی و تاریخی او در مجموعه تلوزیونی غزل غزلها، تلهتئاتری که به زندگی سلیمان بن صرد از یاران علی بن ابیطالب و از شیعیان کوفه در زمان قیام کوفه اختصاص داشت، بازیگری را چونان سرودن غزل غزلها شنیدنی و تماشایی میکرد.
همکارانش میگویند؛ او در کهنسالی سعی داشت به گونهای انرژی خود را صرف و تقسیم کند تا پا به پای جوانان از اول تا آخر کار حضور داشته باشند.
در ایفای نقش سعی وافر داشت و فراغت خاطر.
با قدرت و حرفه ای نقش آفرین میشد.
یاد ندارم کسی بازی ضعیفی از او در خاطره داشته باشد اما در صحنه چه تماشاییتر بود. چشمانش جادو میکرد و لحن و آواز صدایش به حرمسرای سلطان ناصری، چونان مهد اولیا مصلوبمان میکرد.
شیفته نقش آفرینی بود و خود را بر نقش تحمیل میکرد. .
اواخر دهه سی و با ورودش به تئاتر آرام آرام هنر نمایش جدی شد. او و همراهانش علی نصیریان و مرحوم انتظامی و مشایخی سبب شیفتگیمان به هنر بود. آنها از تئاتر نصر و از هیچ سنگ بنای بازیگری را با دشواری فراوان بنیان نهادند.
آنان با عشقی که داشتند پایهگذار تئاتری شدند که بسیار محبوب شد. نسل او نسل هنرمندانی بود که احترام و فرهنگ تفکر و اندیشیدن را وارد حوزه تئاتر کردند.
مادر بود !
در زندگی و تئاتر و سینما
آنچنان مقتدر، باهوش، با شکوه بود که تا جاویدان جاوید، در گذر حافظهمان، تصویر و صدایش نقش بسته است.
او قهرمان و ضدقهرمانی سخت دوستداشتنی بود.
او فخری خوروش بود.
متبرکباد نام و یادش
* پیمان طالبیان – صاحب امتیاز و مدیر مسئول