جبر یا اختیار؛ مسئله این است
(سینماآفیس) – حامد مکملی نویسنده، کارگردان و بازیگر نمایش “کمین ژاله” اثر برگزیده سی و نهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در یادداشتی اختصاصی نوشت:
حامد مکملی : آیا در شرایطی که جامعه به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… دچار بحران است، تئاتر اولویت محسوب میشود؟
تئاتر و فرهنگ هیچگاه در این سرزمین اولویت نبوده و نیست و هر روز هم انگار تلاش برای کمرنگتر شدنش بیشتر است، اما حافظ میگوید: هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، ثبت است بر جریدهی عالم دوامِ ما. و ما به جز این فرهنگ و به غیر از این هنر چه داریم که با آن بگوییم، بشنویم، بخندیم، بگرییم و بیندیشیم.
از این رو امروز نمایش “کمینِ ژاله” را با همه مشقتهای متحمل شده بر روی صحنهی کهنترین تماشاخانهی شهر تهران به اجرا درآوردهام، تا دربارهی آنچه با آن دست به گریبانم، حرف بزنم، اینکه انسان تا کجا گرفتار جبر و اختیارِ زندگیست؛
تولد؟
مدرسه؟
دانشگاه؟
سربازی؟
و… این جبر روزگار تا مرگ بشر بر ماست و آن را گریزی نیست؟
حتما با من موافقید که در طول زندگی در بزنگاه حساس انتخاب، دچار ترس و تردید و احتمال شدیم و این گاهی به دردناکی تاریخ آزارمان داده! اما هم اکنون آن را به مثابه خاطرهای در گلابدان زیست خویش با دیگرانش به میان گذاشته و به آن میخندیم، حتا!
پس این بدان معناست که آدمی پس از عبور از بزنگاه جبر و اختیار خویش، دچار تغییر خواهد شد؛ بزرگ میشود، تجربه میاندوزد، خوب یا بد میشود و یا شاید هم میمیرد…
حال آنکه دیگران در همهی این مراحل، سوی دیگر ماجرا به تماشا نشسته و به آدم شاید حتا خنده کنند؛ البته که ایرادی نیز بر ایشان وارد نیست!
نمایش “کمینِ ژاله” روایت آدمهایی است که بزرگترین جبر و اختیارهای زندگی خود را با هم تجربه میکنند و حالا این شما هستید که به عنوان و در مقام مخاطب در چنین شرایط بحرانی که آنها و اجتماعشان تجربه میکند به تماشایشان نشسته؛ با آنها لحظاتی زیست کرده، همذاتپنداری کرده، و یا با آنها میگریید و میخندید.
اما مخلص کلام؛
فارغ از هر فلسفهبافیهای بیابتدا و انتها؛ نمایش “کمینِ ژاله” روایت آدمهای سادهایست چون خود ما که حالا باید در امتحانِ آخرِ سالِ خود شرکت کنند و جبر یا اختیارِ خود را انتخاب کنند.