کارگردان نمایش قلادهای برای یک سگ مرده:
ما در درون خودمان حس برنده شدن را همیشه داریم
سینماآفیس: کارگردان نمایش (قلادهای برای یک سگ مرده) که به چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر راه یافته، درباره شانس اثرش در گرفتن جایزه جشنواره گفت: من کارهای دیگر راه یافته به چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را ندیدم و نمیتوانم درباره اینکه نمایش (قلادهای برای یک سگ مرده) تا چه اندازه شانس برنده شدن در جشنواره مذکور را دارد، صحبت کنم ولی میتوانم بگویم که ما در درون خودمان، حس برنده شدن را همیشه داریم. در واقع ما برای با هم بودنمان، حس برنده شدن داریم.
پایگاه خبری سینماآفیس گزارش میدهد؛ محمد چرمشیر نویسنده و شاعر ایرانی در سال ۱۳۸۰ کتابی با عنوان ” قلادهای برای یک سگ مرده ” را از دریچه انتشارات نی منتشر و راهی بازار کتاب کرد اما شاید فکر نمیکرد که این کتاب روزی وسیله توانمندسازی افراد توانیاب شود و با همت آنها به جشنواره بینالمللی تئاتر فجر راه یابد اما چنین شد.
گروه تئاتر باران در حدود یک سال قبل با همکاری غلامرضا عربی یکی از کارگردانان تئاتر کشورمان، دوستان او و گروهی از توانیابان تلاش کرده است که نمایش (قلادهای برای یک سگ مرده) را به بهترین شکل تولید و اجرا کند.
این نمایش هماکنون به چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر راه یافته و برای مخاطبان جشنواره مذکور اجرا میشود.
ما نیز پس از تماشای نمایش مذکور پای صحبتهای عوامل تولید و اجرای آن نشستیم تا جویای چرایی و چگونگی کارشان شویم.
غلامرضا عربی کارگردان نمایش (قلادهای برای یک سگ مرده) به خبرنگار پایگاه خبری سینماآفیس گفت: ۱۱ سال است که من با ۵۰ یا ۶۰ نفر از جمله بازیگران نمایش (قلادهای برای یک سگ مرده) همکاری و آنها را با فن بیان، حرکت و بازیگری به زبان ساده آشنا میکنم تا بتوانند سطح کیفی زندگی و موقعیتهای اجتماعیشان را ارتقا بدهند. در واقع من از تئاتر برای توانمندسازی افراد توانیاب استفاده میکنم و هدف بزرگم، اجتماعی شدن توانیابان است. آن دوستان در روند اجتماعی شدن به پیشرفت میرسند و پیشرفت گروهی آنها موجب میشود که هر کدامشان در موقعیتهای شغلی و اجتماعی خود، پویاتر عمل کنند.
او افزود: ما در سالهای گذشته حرکت رو به جلویی داشتیم و به نظر میرسد که در نمایش (قلادهای برای یک سگ مرده) این حرکت تسریع شده است.
کارگردان نمایش (قلادهای برای یک سگ مرده) بیان کرد: من کارهای دیگر راه یافته به چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را ندیدم و نمیتوانم درباره اینکه نمایش (قلادهای برای یک سگ مرده) تا چه اندازه شانس برنده شدن در جشنواره مذکور را دارد، صحبت کنم ولی میتوانم بگویم که ما در درون خودمان، حس برنده شدن را همیشه داریم. در واقع ما برای با هم بودنمان، حس برنده شدن داریم و این امید به زندگی که در همه ما وجود دارد، به اختتامیه چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر ختم نمیشود.
عربی ادامه داد: ما بعد از اختتامیه چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر همچنان تلاش خواهیم کرد و برنده جایزه آن جشنواره بشویم یا نشویم، تاثیری روی روند حرکتیمان نخواهد گذاشت. در واقع قطعا اگر موفقیتی در جشنواره مذکور به دست آوریم، خوشحال خواهیم شد اما اگر آن اتفاق هم نیفتد، ما آنقدر از حضورمان روی صحنه لذت میبریم که میتوانیم همین انرژی را برای یک سال آینده نگه داریم و دوباره تلاش کنیم.
ما کاملا زندگی را در تئاتر لمس میکنیم
حمیدرضا کیانیخواه یکی از بازیگران نمایش (قلادهای برای یک سگ مرده) هم به خبرنگار پایگاه خبری سینماآفیس گفت: ۱۲ سال است که من با غلامرضا عربی همکاری میکنم و نمایش (قلادهای برای یک سگ مرده) پنجمین نمایشام است.
او افزود: نمایشها به ما کمک میکنند که پختهتر شویم. ما کاملا زندگی را در تئاتر لمس میکنیم.
این بازیگر بیان کرد: نمایش (قلادهای برای یک سگ مرده) مونولوگی اجتماعی و قوی است.
نمایش (قلادهای برای یک سگ مرده) تطابق عمیقی با واقعیت دارد
اکرم بایه طراح لباس نمایش هم گفت: این نمایش نگاهی فلسفی به زندگی سطح متوسط جامعه و چالشآن دارد. این نمایش جوابهای فلسفیای به چالشهای آن سطح اجتماعی میدهد که اقشار قرار گرفته در آن سطح متوجه میشوند که غیر واقعی است اما چارهای به جز سکوت ندارند. این برای من خیلی جذاب بود.
او افزود: به نظرم نمایش مذکور تطابق عمیقی با واقعیت دارد.
این طراح صحنه و لباس بیان کرد: در حین کار روی پروژه نمایش (قلادهای برای یک سگ مرده) با چالشهایی دست و پنجه نرم کردم چون باید با توجه به ویژگی فیزیکی بازیگران اثر، لباسها را طراحی میکردم. از طرف دیگر قرار بود که با توجه به ماهیت نمایش، یکدستی کاملی بین بازیگران باشد. در واقع طراح لباس باید به این امر توجه میکرد که کاراکترهای نمایش، یک عده سگ و در نهایت یک سگ هستند. این امر همسانی و در عین حال، یک تفاوتی را در طراحی لباس میطلبید و باید لباسها با کاراکترها همخوانی میداشتند.