a
به وب سایت مجله دفترسینمایی خوش آمدید

چوب حراجِ مصوبه مولدسازی بر سر باغ فردوس

(سینماآفیس) – «مالکیت باغ فردوس همچون خانه هنرمندان میان شهرداری تهران و وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی، مشترک است. طبق توافقی که در زمان حضور غلامحسین کرباسچی در شهرداری تهران انجام شد، این ساختمان‌ها از سوی شهرداری به وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی تحویل داده شدند، مادامی که استفاده‌ای فرهنگی از آنها شود. براین اساس این ساختمان‌ها تا زمانی که مورد استفاده فرهنگی‌اند، متعلق به بهره‌بردار یعنی وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی هستند.»

۲۱ آبان‌ماه سال ۱۴۰۱، مصوبه مولدسازی دارایی‌های دولت، تصویب‌شده در جلسه شصت‌وهفتم شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، به تایید مقام معظم رهبری رسید و براساس آن، هیئت‌عالی مولدسازی دارایی‌های دولت مرکب از هفت عضو تشکیل شد تا محمد مخبر، سیداحسان خاندوزی، احمد وحیدی، مهرداد بذرپاش و مسعود میرکاظمی به همراه یک نماینده از قوه قضائیه و یک نماینده از مجلس، مسئول مشخص کردن دامنه اموال مازاد دولت شوند. ۲۲بهمن‌ماه، فاز اول سایت مولدسازی رونمایی شد. سایتی که با ورود به آن، در بخش «دارایی‌های مازاد مصوب» با دو فایل یکی به‌نام «وزارت آموزش‌وپرورش» و دیگری به‌نام «وزارت جهاد کشاورزی» مواجه می‌شویم. با ورود به «فهرست املاک وزارت آموزش‌وپرورش» در زیرمجموعه شهر تهران، نام مکانی دیده می‌شود که موجب تعجب بسیار است. دو ملک به‌نام «باغ فردوس»، هر دو واقع در منطقه یک شهر تهران. مشاهده نام «باغ فردوس» آن هم در منطقه یک تهران، بدون شک ساختمانی جز موزه سینما به‌یاد نمی‌آورد، هرچند روابط عمومی این مکان فرهنگی، وقوع چنین اتفاقی را تکذیب کرده است.

باغ فردوس در سه‌راه سرگردانِ وزارت فرهنگ، شهرداری و آموزش و پرورش

«مالکیت باغ فردوس همچون خانه هنرمندان میان شهرداری تهران و وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی، مشترک است. طبق توافقی که در زمان حضور غلامحسین کرباسچی در شهرداری تهران انجام شد، این ساختمان‌ها از سوی شهرداری به وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی تحویل داده شدند، مادامی که استفاده‌ای فرهنگی از آنها شود. براین اساس این ساختمان‌ها تا زمانی که مورد استفاده فرهنگی‌اند، متعلق به بهره‌بردار یعنی وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی هستند.» بهروز غریب‌پور، نویسنده و کارگردان تئاتر، موسس مکتب عروسکی «آران» و ازجمله مدیران فرهنگی توانمند و شناخته‌شده در پاسخ به این سوال که اکنون مالکیت باغ فردوس در اختیار چه نهادی است، چنین می‌گوید، تا این سوال بیش‌ازپیش پررنگ شود که چطور نام آن در فهرست «املاک وزارت آموزش‌وپرورش» آمده است. او به قدری از شنیدن این خبر متحیر و متاثر است که به باغ فردوس خیابان مولویِ تهران اشاره می‌کند و می‌گوید، شاید منظور آقایان آن مکان بوده است، هرچند ذکر عبارت «منطقه ۱» در برابر «باغ فردوس» چنین امیدی را ناامید می‌کند و موجب می‌شود به قول غریب‌پور، به این نتیجه برسیم که چنین اتفاقی فقط در کابوس است که می‌تواند رخ دهد.

فریادهایی از پی‌هیچ برای حفظ میراث فرهنگی

بهروز غریب‌پور که هم سابقه حضور در سِمَت مشاور مدیرعامل موزه سینما را در کارنامه دارد، هم یکی از مکان‌های فرهنگی باغ فردوس؛ خانه فرهاد مهراد، حاصل طراحی و مدیریت اوست، صحبت‌هایش را در مورد این مکان فرهنگی اینطور آغاز می‌کند: «ابتدا می‌خواهم به سه مقطع زمانی و سه خاطره از باغ فردوس اشاره کنم. باغ فردوس پیش از انقلاب شاهد دو اجرای تاریخی بود. یکی «شاهزاده همیشه پایدارِ» یرژی گروتوفسکی که در زمان خود بی‌نهایت ارزشمند بود. واقعه دیگر اجرای گروه شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی و خوانندگی محمدرضا شجریان بود که از لحاظ کمک به ادامه حیات موسیقی ملی، بی‌نهایت مهم تلقی می‌شد. این دو واقعه ازجمله وقایعی است که اهمیت فرهنگی باغ فردوس در پیش از انقلاب را مشخص می‌کند. واقعه سوم به پس از انقلاب مربوط می‌شود. هنگامی که میرمحمود موسوی، برادر میرحسین موسوی با من تماس گرفت و اعلام کرد، اشیای موزه هنرهای نمایشی که در باغ فردوس نگهداری می‌شد تا در موزه تئاتر جهان به نمایش درآید، به حراج گذاشته شده است و اگر شما به فریادشان نرسید این اشیاء فروخته خواهند شد. من خود را به باغ فردوس رساندم و طی صحبت با مسئولانی که قصد انجام آن کار غلط را داشتند، مانع از این اتفاق شدم. سپس اشیای مذکور را با همکاری مرکز هنرهای نمایشی و کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان، به کاخ سعدآباد منتقل کردم تا از دستبرد افراد بی‌توجه به فرهنگ و غافل از اهمیت میراث فرهنگی در امان بمانند. این خاطرات فروش رفتنی نیستند، این خاطرات به یادماندنی‌اند و یادآور اینکه برای حفظ میراث فرهنگی چه فریادهایی زده شده و چه تلاش‌هایی شده است.»

 

طرح مولدسازی و فروش باغ فردوس تنها در کابوس

این استاد مسلم اپرای عروسکی با بیان اینکه: «ساختمان باغ فردوس، اگرچه شامل چند فضای فرهنگی جانبی کاربردی است، اما بخش عمده آن متعلق به موزه سینماست و موزه سینما حاوی جریانی فرهنگی با عمر بیش از ۱۰۰سال است و تبعا موزه‌ها، مطلقا خصوصی نیستند»، می‌افزاید: «اضافه بر این معماری باغ فردوس دارای مختصاتی است که در میان انواع معماری ایرانی، یگانه است. به‌عنوان مثال نوع ساخت گنبد مقرنسی سینما فردوس، یک پدیده معماری بی‌نظیر است و من به‌واسطه آنکه مشاور مدیرعامل موزه سینما بودم، توانستم این گنبد را از دریچه‌ای نزدیک به آن تماشا کنم. این گنبد به شیوه‌ای بسیار نادر و دیدنی ساخته شده و مقرنس آن با ریسمانی قطور، بدون اتصال به هیچ نقطه دیگری، حفظ شده است که خود یک شاهکار معماری به‌شمار می‌آید. پس باغ فردوس هم به لحاظ تاریخی و اتفاقات فرهنگی، هم به لحاظ مختصات معماری و هم به لحاظ مکان‌های فرهنگی موجود در آن ازجمله موزه سینما، فضایی نادر است. واگذاری چنین فضایی طبیعتا جز به معنای بی‌توجهی به میراث فرهنگی نیست. بنابراین هر کسی که چنین عملی را انجام داده و نام باغ فردوس را در لیست اموال مازاد آورده، دچار خطایی غیرقابل جبران شده است. این اتفاق، جزو اتفاقات نادر و تصمیمی بسیار غلط و حاصل بی‌توجهی به میراث فرهنگی است. از نظر من، فقط در کابوس ممکن است چنین اتفاقی رخ دهد.»

وقتی مقرنس‌ها هوش از سر نمی‌برند

غریب‌پور پیش‌تر در مطلبی بلند با عنوان «مقرنس‌های ناپیدای آسمان و آوای شجریان»، منتشرشده در فصلنامه «نگاه نو»، مقرنس مذکور را اینطور توصیف کرده بود: «به سقف خیره می‌شوم و مقرنس‌های تالار دیوانه‌ام می‌کند، شیدایی آن نوداماد معمار -معیرالملک، فرزند نظام‌الملک- را به‌یاد می‌آورم که می‌خواسته برای محبوبش، برای دختر ناصرالدین‌شاه، عمارتی شعرگونه بسازد و به او نشان دهد که فقط خواستگاری از میان هزاران خواستگار نیست. او وجود ممتازی دارد و می‌تواند با گچ و رنگ سفید، آن شعر معلق را بسازد و با سرپنجه گچکار هنرمند، شعر بنوازد و شاعرانه بسراید. مقرنس‌های تالار باغ فردوس، در ادامه مقرنس‌های تاریخی مساجدند اما بی‌پیرایه و بی‌کاشی‌کاری، برهنه چون آب و آتش و سبزه و آسمان، غزل‌هایش عاشقانه‌اند و او می‌تواند شعر معلق و مجسم بسازد…»

باغی که دست به دست شد دیگر فردوس نیست

غریب‌پور با اشاره به اینکه «باغ فردوس پیش از آنکه در دوره پهلوی دوم تبدیل به مکانی فرهنگی شود، در دوره قاجار چندین‌بار خریدوفروش شد»، می‌افزاید: «شاید همین دست‌به‌دست شدن، این تصور را برای مسئولان به وجود آورده است که می‌توان آن را به فروش رساند. درحالی‌که وقتی آن اتفاقات رخ داد، باغ فردوس متعلق به یکی از شاهزادگان قاجار بود و چون بعد از فوت او امکان نگهداری از آن وجود نداشت و تبدیل به باغی نیمه‌متروکه شده بود، فروخته شد و سپس در دوران پهلوی دوم توسط دولت خریداری و تبدیل به مکانی فرهنگی شد. در اوایل انقلاب نیز تبدیل به مدرسه سینما، سپس موزه سینما شد.»

خلاصه کلام بهروز غریب‌پور، همچون هر هنرمند دلسوز دیگری، افسوس برای از دست رفتن احتمالی باغ فردوس است و می‌گوید، اگر چنین اتفاقی رخ دهد جز با «وافریادا» نمی‌توان به آن واکنش نشان داد.

نویسنده : نرگس کیانی
منبع : روزنامه هم میهن

انتهای پیام/

هیچ فایل صوتی برای این پست ثبت نشده است.

به اشتراک گذاشتن با :
امتیاز به این مقاله
تاریخ و زمان انتشار خبر : ۱۴۰۱/۱۲/۰۶ ۰۰:۰۰
شماره خبر : 73183
لینک کوتاه : https://daftarecinemaii.ir/?p=73183

پیام بگذارید