فرهاد ناطرزاده کرمانی در آیین رونمایی از فصلنامه «تئاتر نوشت»:
رشد و توسعه هنر نمایش در گروی سه عامل آموزش، پژوهش و آفرینش است
(سینماآفیس) – مراسم رونمایی از فصلنامه «تئاتر نوشت» ویژه نمایش ایرانی که بهار ۱۴۰۲ با سردبیری امیر سمامی به چاپ رسیده است؛ توسط فرهاد ناظرزاده کرمانی در سالن مشاهیر مجموعه تئاترشهر رونمایی شد.
فصلنامه «تئاتر نوشت» عصر روز پنجشنبه ۹ شهریورماه با حضور پژوهشگران و دانشجویان و با توضیحات فرهاد ناظرزاده کرمانی درباره نمایش ایرانی و ریختارها و خاستگاه آن، آغاز شد.
ناظرزاده کرمانی در ابتدا به علل رشد تئاتر در جوامع مختلف پرداخت و اظهار داشت: رشد و توسعه تئاتر در هر جامعه ای مستلزم سامان دهی و بهینه شدن سه عامل؛ آموزش، پژوهش و آفرینش است. اگر جریان آموزشی به درستی در بدنه تئاتر شکل بگیرد، پژوهش هم به دنبال خود رشد خواهد داد و در پی آن گسترده و فراگیر خواهد شد. رشد این دو، باعث جان گرفتن بخش آفرینش میشود. سپس این آفرینش دوباره به آموزش و پژوهش برمیگردد و یک سیستم شکل میگیرد. این سیستم باید به حرکت درآید تا در پی آن تئاتر مملکت رشد کند.
این مدرس و پژوهشگر با اشاره به تئاتر ایرانی گفت: تئاتر ایرانی دو شاخه دارد یک شاخه سنتی و یک شاخه هم با رویارویی با تئاتر غربی شکل گرفته است. شاخه سنتی از رقصهای میترائیستی شروع میشود(که روایتگر بوده است) تا به تعزیه و خیمهشببازی برسیم که اینها بدون تاسی از تئاتر غرب به وجود آمدند.
وی ضمن ایراز تاسف از جا ماندن برخی از گونههای نمایشی در دل تاریخ تصریح کرد: بعضی نمایشها هم متأسفانه در جریان تاریخ گم و حذف شدند؛ مثلا یک نوع تئاتر کمدی به اسم «تمسخر کراسوس» داشتیم که در زمان اشکانیان خیلی رایج بوده است و یونانیان درباره این نوع تئاتر نوشتهاند. کراسوس یک سردار رومی بوده که به فکر فتح ایران میافتد اما موفق نمیشود و ایرانیان او را میکشند و جشن میگیرند. کراسوس همان سرداری بوده که اسپارتاکوس را میکشد و مغرور میشود، فکر میکند که میتواند حریف اشکانیان هم بشود اما در حمله به ایران کشته میشود و یک کمدی به اسم تمسخر کراسوس شکل میگیرد که در سلسله ساسانیان این کمدی از بین می رود.
این مدرس تئاتر در ادامه، مواجهه ایران با تئاتر غرب در دوران مشروطه را عامل ورود تئاتر نوع دوم به شیوه غربی برشمرد و اظهار داشت: تئاتر سنتی ایران در دوره مشروطه با تئاتر اروپا(که ادامه تئاتر یونان و روم است) آشنا میشود. تئاتر یونان و روم توسط فرهیختگان بنیان گذاشته شده بود، بزرگانی مثل سوفکل، اورپید و … اما تئاتر ایران توسط افرادی که سواد خواندن و نوشتن نداشتند و کتابت نمیدانستند، به وجود آمد. ایران ۹ ریختار تئاتر ایرانی دارد که همه در دست عامه مردم شکل گرفت و ماند ولی تئاتر یونانی به فرهنگ والا و نخبگان تعلق داشت. بنابراین هنرمندان تئاتر سنتی ایران نه میتوانستند بنویسند نه آموزش دهند و اولین پژوهشها در حوزه تئاتر ایرانی با ورود دانشآموختگان به تئاتر پا گرفت. چون قالب نمایشهای سنتی ایرانی برای دانشآموختگان دوره مشروطیت تکراری بود، سراغ تغییر موضوعات و شکل این گونه برآمدند و سه نوع ریختار دیگر به وجود آمد. شکل اول که ترجمهای بود، نمایشنامههای غربی را با همان شکل و شیوه اجرا کردند. شکل دوم تئاتر تصنیفی بود که خود ایرانیها شروع به نوشتن نمایشنامه کردند و یاد گرفتند که چطور به شیوه ارسطویی نمایشنامه بنویسند. گونه سوم هم ترکیبی از تئاتر ایرانی و ارسطویی بود که علی نصیریان به همین شیوه نمایشنامه «بنگاه تئاترال» را نوشت.
وی با اظهار تأسف از اینکه تاکنون نشریه مستقلی درباره تئاتر ایرانی وجود نداشته، گفت: من تا کنون در ایران ندیدهام که ماهنامه یا حتی فصلنامه مستقلی درباره تئاتر ایرانی چاپ شود و این برنامه و رونمایی را به فال نیک گرفتم و به رغم کسالت خودم را به برنامه رساندم . حتما در این پژوهش کار مهی شکل گرفته است و فکر میکردم علاقهمندان تئاتر ایرانی بیشتر باشند. تئاتر ما با این ۱۲ ریختار نیاز بیشتری به پژوهش و گسترش آن دارد.
استاد ناظرزاده کرمانی در خاتمه این مراسم با امضای پوستر روی جلد این فصلنامه پژوهشی از آن رونمایی کرد.